قسمت سوم داستان قلعه حیوانات

ساخت وبلاگ

خوک بزرگ که دید همه حیوانات آماده شنیدن سخنان او هستند،صدایش را صاف کرد وگفت:دوستان٬حتما شما هم در مورد خواب عجیبی که دیشب دیدم٬شنیده اید؛اما بگذارید خوابم را بعدا برایتان تعریف کنم چون چیز های مهمتری برای گفتن دارم،عزیزانم فکر نمیکنم که بیشتر از چند ماه باشماباشم اما احساس میکنم وظیفه ی من این است که قبل از مرگم٬خرد خویش را به شما منتقل کنم.من عمر طولانی داشتم وتمام وقت خود را در طویله  به فکر کردن گذرانده ام  ٬به جرأت میتوانم بگویم که ماهیت زندگی در روی کره خاکی را مانند هر جانور دیگری به خوبی حس میکنم٬این چیزی است که میخواهم برای شما بگویم ٬دوستان من ماهیت زندگی ما چیست؟بیایید با ان رو در رو شویم٬زندگی کوتاه ما چیزی جز بدبختی مشقت و تلاش نیست. ما به دنیا می اییم بعد انقدر به ما غذا میدهند که فقط بتوانیم نفس بکشیم وتا انجا که رمق داریم ازما بیگاری میکشند و درست لحظه ای که میفهمند دیگر به دردشان نخواهیم خورد٬به طرز فجیعی ما را از بین میبرند.هیچ حیوانی در انگلستان پس از اینکه پابه یک سالگی گذاشت٬طعم شادیو فراغت را نخواهد چشید.هیچ حیوانی در انگلستان ازاد نیست.زندگی ما حیوانات ٬چیزی جز بردگی و بدبختی نیست؛و این است واقعیت زندگی ما.آیا این است نظم طبیعت؟آیا این تبعیض به خاطر این است که سرزمین انگلستان آنقدر فقیر است که نمی تواند زندگی مناسبی برای ساکنان ان فراهم اورد؟نه دوستان من٬هرگز چنین نیست. خاک انگلستان غنی است. اب و هوایش مساعد است. این سرزمین حتی میتواند چندین برابر ظرفیت فعلی ان نیز برای ساکنانش غذا فراهم اورد٬پس چرا مابه چنین وضعیت نکبت باری تن میدهیم؟چون تقریبا کل حاصل تلاش ما به دست انسان غارت میشود.دوستان من جواب پرسش های ما در یک کلمه خلاصه شده ؛انسان.انسان تنها دشمن واقعی ماست.او را از زندگیتان حذف کنید تا گرسنگی و بیگاری تا ابد ریشه کن شود.دوستای گل خودم خواهش میکنم بدون نظر اینجارو ترک نکنیدقسمت بعد جمعه بعد

❀✿دخترآفتاب 92❀✿...
ما را در سایت ❀✿دخترآفتاب 92❀✿ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faezeh faez بازدید : 851 تاريخ : جمعه 1 شهريور 1392 ساعت: 13:54

نظر سنجی

از وبلاگ چقدر راضی هستی؟

خبرنامه